سفر به مرکز زمین
نام فیلم: سفر به مرکز زمین (Journey to the Center of the Earth)
کارگردان: اریک برهویگ
نویسندگان: مارک لوین، جنیفر فلاکت، مایکل ویس - بر اساس رمانی از ژول ورن
تاریخ اکران: ۱۱ جولای ۲۰۰۸
ژانر: اکشن/ماجرایی/خانوادگی/فانتزی/تخیلی
جمله تبلیغاتی: همین سیاره. دنیایی متفاوت.
درجه فیلم: PG برای شدت اکشن های ماجرایی و بعضی صحنه های ترسناک
زمان فیلم: ۹۲ دقیقه
بازیگران: برندان فریز، جاش هاتچرسون، آنیتا بریم
“سفر به مرکز زمین” فیلمی سه بعدی به کارگردانی اریک برهویگ که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته نویسنده مشهور فرانسوی، ژول ورن است. اریک برهویگ، کارگردان این فیلم پیش از این مسئولیت جلوه های ویژه فیلم هایی چون “مردان سیاه پوش”، “پیترپن” و “روزی پس از فردا” را بر عهده داشته است و “سفر به مرکز زمین” اولین تجربه کارگردانی او در سینماست.
خلاصه داستان:
دانشمندی نظری، به نام ترهور اندرسون به همراه برادرزادهاش شان و راهنمای محلی زیبایشان، هانا، طی یک سفر علمی، به طور غیرمنتظره ای در یک غار به دام می افتند و تنها راه نجاتشان این است که هر چه بیشتر به طرف اعماق زمین حرکت کنند. این سه نفر با سفر به دنیاهایی ناشناخته با موجوداتی افسانه ای و خارق العاده مواجه می شوند… از جمله گیاهان آدم خوار، ماهی های بزرگ گوشت خوار پرنده، پرندگان مشتعل و دایناسورهایی هولناک از دوران گذشته. این سه ماجراجو، به زودی درمییابند که با افزایش فعالیت های آتشفشانی در اطرافشان، باید قبل از این که دیر شود راهی برای بازگشت به سطح زمین پیدا کنند.
حاشیه ها:
در ابتدا پاول چارت که فیلم سازی مستقل است، برای نویسندگی فیلمنامه و کارگردانی این فیلم با وارنر براز قرارداد امضا کرد و فیلمنامه اولیه را نوشت. اما پس از این که تصمیم گرفته شد فیلم به صورت سه بعدی فیلمبرداری شود، چارت عنوان کرد که در این صورت فیلم به جای یک فیلم حماسی اکشن-ماجرایی، بیشتر شبیه یک “گردش سواره در یک پارک تفریحی” خواهد شد و از این پروژه کناره گیری کرد. به نظر می رسید این رمان ژول ورن یکی از کتاب های مورد علاقه او بوده است. سرانجام اریک برهویگ که یک متخصص جلوههای ویژه است جایگزین چارت شد و برای تأکید بر سه بعدی شدن فیلم فیلمنامه به صورت گسترده ای مورد بازنگری قرار گرفت.
دیالوگ بیاد ماندنی:
شان: (در حال فرار از دست دایناسور) قبلاً دایناسور دیده بودی؟
ترهور: نه با پوست و گوشت!
نقد فیلم:
باز آفرینی هوشمندانهی “سفر به مرکز زمین” توسط اریک برهویگ و با هنرنمایی برندان فریزر در نقش یک زمین شناس شجاع، سرگرمکنندهترین فیلم سه بعدی است که تا به حال دیدهام.
ممکن است برهویگ بودجهای به اندازه اسپیلبرگ برای کار نداشته باشد، اما حداقل فیلمی می سازد که به اندازه “ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین” مهیج و خانوادگی است و بازسازی قابل مقایسهای از نسخه پرخرجتر و رنگی داستان کلاسیک ژول ورن با بازی جیمز مسون و پت بون در سال ۱۹۵۸ است.
این نسخه با روند سریعی که دارد اکشن را به نمایش میگذارد، طوری که ترهور اندرسون با بازی فریزر دو هفته را با برادرزادهی عبوسش شان (جاش هاتچرسون) میگذراند. او چندان با جاش آشنا نبوده تا این که پدر جاش چند سال پیش ناپدید میشود.
پدر شان یکی از طرفداران ژول ورن است، و سیگنالی از حسگر زمین شناختی که او در ایسلند کار گذاشته است، در یک ماجراجویی خطرناک به همراه یک راهنمای محلی شجاع به نام هانا (آنیتا بریم) آنها را همراهی میکند.
هر سه به طرف مرکز زمین حرکت میکنند، و پس از هزاران فوت حرکت به سمت مرکز زمین، با جانوران ما قبل تاریخ و موجودات دیگری روبرو میشوند.
هیچ فیلمی برای اعتبار سکانسهای تعقیب و گریز با یک تیرانوزاروس رکس را به تصویر نمیکشد، اما بعضاً در جاهایی از فیلم لحظاتی هستند که از نظر زمین شناسی باورپذیرند. نه به خصوص سکانسی که شان روی صخرهه ای دارای نیروی مغناطیسی حرکت میکند و کم کم به چالههای حاوی مواد مذاب تبدیل میشوند.
ممکن است برهویگ بودجهای به اندازه اسپیلبرگ برای کار نداشته باشد، اما حداقل فیلمی می سازد که به اندازه “ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین” مهیج و خانوادگی است و بازسازی قابل مقایسهای از نسخه پرخرجتر و رنگی داستان کلاسیک ژول ورن با بازی جیمز مسون و پت بون در سال ۱۹۵۸ است.
با این حال، داشتن سکانسهای فوقالعاده سه بعدی به فیلم کمک میکند. اشیاء و حتی مواد مایع مهلک به طرف تماشاگران پرتاب میشوند، و در نمایشی که من در اون حضور داشتم این مورد مرتباً انجام میشد.
با این که نمیتوانم تضمین کنم نسخه دو بعدی (که من ندیدهام) هم همین طور باشد، باید بدانید که برای “سفر به مرکز زمین” به جز جلوههای عالی دو دلیل دیگر نیز برای دیدن می تواند داشته باشد.
برخلاف عرف این ژانر، فیلمنامه به شعور مخاطبانش توهین نمیکند، بلکه با ارفاق، پیامش را در مورد فوائد مطالعه کم اهمیت جلوه میدهد.
دلیل دیگر فریزر است، که زمانبندی کمدی او و استعدادش برای باورپذیر شدن، حتی در فیلمهایی مانند “مومیائی” که تلاشی برای این کار نمیکند نیز وجود دارد. هاتچرسون و بریم (که جالب است بدانید اهل ایسلند است) نیز در حد عالیتر از خود ظاهر شدند.
شاید “سفر به مرکز زمین” خیلی بدیع نباشد - کمابیش سکانس ماشین معدن کاری از ماجرای “Indy” دیگری گرفته شده - اما در واقع ارزش ۱۴ دلاری را دارد که قیمت نسخه سه بعدی آن در برخی سینماهاست.