۱۳۸۷ خرداد ۹, پنجشنبه

نقد فیلم :ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه کریستال





ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه کریستال

Indiana jones and kingdom of the crystal skull

کارگردان : استیون اسپیلبرگ / نویسنده : دیوید کویپ و جورج لوکاس / بازیگران : هریسون قورد ، کیت بلانشت ، کارن آلن ، شیا لابوف ، ری وینستون و جان هارت / مدت زمان : 124 دقیقه / کمپانی : پارامونت / درجه بندی : PG-13

توسط راجر ایبرت

"ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه کریستال" . با صدای بلند بگو . اگر شما هم مثل من عاشق قصه های عامه پسند هستید ، عنوان فعلی کافی است تا ضربان قلبتان را بالا ببرد . چیزی که من میخوام ، اکشن مضحک است ---- اکشن زیاد . من مورچه های آدم خوار میخوام ، شمشیر بازی دو نفر در پشت یک جیب که با سرعت در حال حرکت است ، گودالهای زیرزمینی طلا ، انسانهای شریر و بد سگال ، سقوط از آبشارهای بلند و شرحی از بشقابهای پرنده . و در میان اینها تعداد زیادی میمون .

فیلم های ایندیانا جونز توسط استیون اسپیلبرگ کارگردانی شده اند و جورج لوکاس و گروه کوچکی فیلم نامه نویس آنها را نوشته اند . اما آنها در جهان خودشان سیر می کنند ، جهنمی که خودشان به وجود اورده اند . تمام چیزی که می توانی انجام بدهی این است که این یکی را به سه تای دیگر مقایسه کنی ، و بعد از آن ، چه چیزی شما را مجذوب می کند؟ . اگر شما چهار پوند سوسیس را بخورید ، چطور شما انتخاب می کنید که کدام یک مزه بهتری داشتند؟ . خوب ، اولی ، البته ، و بعد یک علاقه مرده به آن وجود دارد . بخاط همین است که هیچ یک از حوادث نمی تواند با "مهاجمین کشتی گمشده"(1981) برابری کند . اما اگر "جمجمه کریستال" ( یا "معبد سرنوشت" در سال 1984 و یا "آخرین جنگ صلیبی" در سال 1989) در ابتدای این سری فیلم ها آمده بود ، چه کسی می داند که چقدر تازه تر ممکن بود به نظر برسد؟ . حقیقت ، "مهاجمین کشتی گمشده" به عنوان یک شاهکار اکشن جلوتر از چهارتای دیگر قرار دارد .

"جمجمه کریستال" حتی از روسیه ایها هم زهر چشم میگیرد ، و شدیدا از آنها به عنوان آدمهای بد نام برده شده ، چیزی که در چند سال اخیر بسیار شاهدش بوده ایم . به غیر از اینها ، یک بار دیگر شاها بازی هریسون فورد در نقش ایندیانا جونز هستیم که الان 65 سال سن دارد ولی بیشتر به 55 یا 46 ساله میخورد که این زمانی بود که "معبد سرنوشت" را ساخت . او یکی از آن چهره های رابرت میچم مانند را دارد که پیر به نظر نمی رسد ولی فقط اخموتر به نظر می رسد .او و یار همراهش مک مکهال (ری وینستون) به آرامی برده می شوند ، ایرنا اسپالکو ( کیت بلانشت) که آدم پستی است با اهانت و تند خویی آنها را به انباری غار مانند می برد برای جستجوی صندوقی که ایندیانا جونز سه سال پیش آن را دیده است . محتوی این قسمت از فیلم فوق العاده جذاب هستند ( من عاشق این صحنه های هستم) و آنها خودشان را تسلیم آنها می کنند .

این قسمت ها بسیار تو در تو است برای اینکه بخواهم آنها را توضیح دهم . صندوقچه ف ایرنا ، مک و روسیه ایها به آمازون می روند . در سر راه آنها ماریون راون وود (کارن آلن) که دوست دختر ایندیانا از فیلم اول است و یک موتور سوار جوان به نام مت ویلیامز (شیا لابوف) که همیشه مشغول شانه کردن موهایش است را ، با خود می برند . آنها همچنینی پروفسو اکسلی (جان هارت) را که معلم بازسالخورده دانشگاه شیکاگو است و وضیفه اش خواندن تمام زبانهای ضروری است و دانستن تمام پیش زمینه های مورد نیاز و شرح دادن تقریبا همه چیز است را ، پیدا می کنند و با خود می برند .

چیزی که در جنوب آمریکا اتفاق می افتد توسط احتیاجات فیلم تشریح داده شده است . 1. سکانسهای بسیار مهیج تعقیب و گریز و 2 . مناظر حیرت انگیز و پر هیبت فیلم . ما صحنه هایی از دو جیپ را می بینیم که در سرازیری یک کوه در حال مسابقه و تعقیب و گریز هستند و به قدری جالب هستند که آدم را تا سر حد جنون پیش می برند . بسیاری از کاراکتر های اصلی فیلم سرانجام خودشان را در هر دو جیپ می بینند و با جست و خیزهایی سریع این ور و آن ور می کنند و جیپ ها هم گهگاه به هم میخورند . و ایرنا ، او یه چیزی است . بیشتر پشتیبانان روسی او اتمسفر هستند ، مفید و لوله تفنگهایشان را به طرف ایندیانا نشانه رفته اند ، اما خودش می تواند رانندگی کند ، شمشیربازی کند ، شلیک کند و همین طور تمام شب را ادامه دهد .

تمام اینها دست به دست هم می دهند تا آنها بتوانند آن صندوقچه را در حفره های زیرزمینی اهرام عهد باستان پیدا کنند . جایی که آنها شهری باستانی و ساخته شده از طلا و ..... اما صبر کنید ، فراموش کردم که آنها جمجمه کریستال را در یک گودال پیدا کردند . خوب جناب ، این فقط یکی از 13 جمجمه کریستال است و 12 تای باقیمانده آن هنوز در آن حفره است . وقتی که اوضاع روبه را ه شد ، ماجراهای شگفت انگیزی اتفاق می افتد . پروفسور الکسی در بیشتر اوقات جمجمه سیزدهم را حمل می کند و می فهمه که این جمجمه مانع پیدا شدن سروکله مورچه های آدم خوار میشود . این همچنین نمایانگر یک سیزدهم بصیرت درباره همه چیز است .

اما وظیفه حفره (chamber) چه است؟" دروازه ای است به بعد دیگر" . الکسی می گوید : ایندیانا درست می گوید "من فکر نکنم که بخواهیم از آن راه برویم" این حیرت انگیز است که بازیگر اصلی فیلم برای بیشتر از 20 یا 30 بار کشته نمی شود ، هرچند که ایریانا به زنی تبدیل می شود که همه چیز را می داند . در سن بالای او ، پروفسو الکسی با خستگی ناپذیری میان دو جیپ این ور و آن ور می پرد ، از آتش و سیل و سقوط از بلندیها نجات پیدا می کند و تمایل دارد که جایزه "گلادیاتو آمریکایی" را هم به او بدهند . ارتباط بین کاراکتر اصلی با بقیه کاراکتر ها حاوی علاقه است یعنی اینکه هر وقت همدیگر را گم کنند ، فوری همدیگر را پیدا می کنند و در به در نمی شوند .

دیگه چه چیزی مانده که به شما بگویم ، فارغ از چشمک زدن معکوس چراغ قرمز دیجیتال و بقیه ماجراهای آن این را بگویم که اگر شما از دیگر فیلم های ایندیانا جونز خوشتان آمده ، از این یکی هم خوشتان میاید و اگر از قبلیها خوشتان نیامده ، احتیاجی به حرف زدن با شما نیست . و این را هم بگویم که یک منتقد سعی می کند که فیلم را در مکانی هم خط با دیگر منتقدا قرار دهد و شاید بعضی ها همچنان تمایل به دومین پوند از سوسیس ها* داشته باشند .

*. منظور راجر ایبرت قسمت دوم ایندیانا جونز میباشد

ترجمه نقدهای راجر ایبرت و چند منتقد دیگر به فارسی :منبع

هیچ نظری موجود نیست: