راجر ا راجر ایبرت منتقد شیکاگو سانتایمز بنا بر رسم هرساله خود، در ماه دسامبر لیستی از بهترین فیلمهای سال، البته آمیخته با سلیقه شخصی خود، منتشر میسازد. امسال هم لیستی را منتشر ساخته است که ترجمه آن را در زیر میبینید.
“ماسه” (Ballast):
سکوتی مرگبار بر خانوادهای از میسیسیپی بعد از مرگ پدر و یکی از پسران خانواده، حکمفرما میشود. زخمهای کهنه، سرباز میزنند. پسر دیگر خانواده سعی دارد ارتباطی را بین دیگر اعضای خانواده برقرار و آنها را به هم نزدیک کند. بازیهای فیلم قوی هستند و نویسنده و کارگردان آن، لانس هامر مشتاقانه و با همدلی، این خانواده را به تصویر کشیده است. فیلم درباره یک خانواده فقیر نیست. آنها شغل و کار خودشان را دارند اما تنهایی و بیکسی زمین گیرشان کرده است. در آخر، ما به این فکر میافتیم که بله، دقیقا همانطوری که باید میبود، اتفاق افتاد.
“چه” (Che):
فیلمیست حماسی از یکی از شمایلهای محبوب قرن بیستم. پزشکی آرژانتینی که به یار همدست فیدل کاسترو در انقلاب کوبا تبدیل میشود و سپس به جنوب آمریکا برای حمایت از انقلابیون سفر میکند. بنیسیو دل تورو در فیلمی که شامل بعضی وقایع نامانوس و غیر عادی از زندگی چه گورا است، بطور تحسین برانگیزی نقش چه را اجرا کرده است. فیلم استیون سودربرگ ۲۵۷ دقیقه زمان دارد اما خسته کننده نیست.
“شوالیه سیاه” (Dark Knight):
بهترین فیلم در میان بتمنها. شوالیه تاریک کریستوفر نولان به پیشینهاش پشت پا میزند و به یک تراژدی جذاب تبدیل شده است. هیث لجر نقش جوکر را در این فیلم به عهده داشته است. نقشی که مطمئنا اسکار را ازآن خود خواهد کرد. در این فیلم جوکر با معماهای اخلاقیاش بتمن (کریستین بیل) را عذاب میدهد.
“میلک” (Milk):
شان پن، یکی از بزرگترین بازیگران حال حاضر، با اجرای نقش هاروی میلک در این فیلم، خودش را برای نامزد شدن در اسکار آماده میکند. فیلم درباره هاروی میلک، اولین کسی که آشکارا همجنس گرا بودن خودش را در جامعه اعلام داشت و همچنین اولین همجنس گرایی که به سمتی دولتی در ایالات متحده منصوب شد، است. فیلم درباره یک تغییر است، مردی که علنا خودش را یک همجنس گرا میدادند و چگونگی برخورد اطرافیان با او. فیلم یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای امسال است.
“راچل ازدواج میکند” (Rachel Getting Married):
بعد از دیدن این فیلم مردم به من میگفتند “من هم دوست دارم اینطوری عروسی کنم” یا ” کاش اونجا بودم.” فیلم به این اندازه تاثیر گذار است. جاناتان دمی بر روی یک موضوع متمرکز نشده است و کل مراسم عروسی، با تمام فامیلهای دورو نزدیک، دوستان قدیمی و جدید، انواع سبک زندگی، پیر جوان و همه و همه را مورد بررسی قرار داده است. در هنگام دیدن فیلم احساس مهمانی در عروسی را خواهیم داشت. روزماری داوت در نقش راچل و آنی هاتاوی در نقش خواهرش در این فیلم ظاهر شده اند.
“خواننده” (The Reader):
درامی که اساسا درون ذهن یک آدم جنگ زده آلمانی که به یاد دارد در سن ۱۴ سالگی با زنی، رابطه داشته است، اتفاق میافتد. راز سر به مهرش بسیار خجالت آور است. او حاضر است با هرگونه حکمی مواجه شود اما این راز را فاش نکند. فیلم ارجاعی است به پریشانیهای ذهنی که آدمهای بعد از واقعه هولوکاست، احساس میکردند و زندگیشان تحت تاثیر آن قرار گرفته بود. استفن داردلی فیلم را کارگردانی کرده است و کیت وینسلیت و رالف فاینس در دو نقش عمده فیلم ظاهر شده اند.
“جاده انقلابی” (Revolutionary Road):
یک زن و شوهر جوان تاب و توان زندگی در محله را ندارند. کیت وینسلت و لئوناردو دیکاپریو در یکی از بهترین اجراهای امسال، نقش یک زوج جوان را بازی میکنند که رویاهایشان را در دنیای سراسر مادی آمریکا از دست میدهند. سام مندز فیلم را به خوبی پیش برده است و بسیار با جزئیات، آن را به تصویر کشیده است.
“موجز، نیویورک” (Synecdoche, New York):
بحث انگیزترین فیلم امسال. چارلی کافمن (اقتباس، جان مالکویچ بودن) برای اولین بار کارگردانی را تجربه میکند. فیلیپ سیمیور هافمن نقش کارگردان تئاتری را بازی میکند که در باتلاق نمایشی که شاید خود زندگی باشد، دست و پا میزند. فیلم باید چندین بار دیده شود تا بتوان هویت اشخاص و حتی جنس بعضی از کاراکترها را تشخصی داد.
“W”:
فیلم الیور استون اثری صمیمی و قابل فهم است. جورج بوش و الیور استون که زمانی با هم در یک دانشکده درس خواندهاند، اکنون هر کدام در سویی از زندگی قرار داردند. جاش برولین در نقش جورج دبیلیو بوش بازی عالی ارائه داده است.
“وال-ی” (Wall-E):
بهترین فیلم علمی تخیلی در این سالها, یک انیمیشن خانوادگی بود. وال-ی یک روبات قدیمی آشغال جمع کن است که به تنهایی مشغول به پاک کردن زمین آلودهای است که مردم آنها را به جا گذاشتهاند. فیلم بطور خارقالعادهای سرگرم کننده، بطور شگفتانگیزی طراحی شده و اگر خوب درباره آن فکر کنید، بطور طعنهآمیزی درباره فرهنگ مصرف گرایی صحبت میکند.
توضیح: فیلمهای منتخب راجر ایبرت از این تعداد که در متن بالا ذکر شد بیشتر بود که بنابر اهمیت، تنها فیلمهای معتبرتر ذکر شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر