۱۳۸۷ آذر ۲۴, یکشنبه

نقدی بر فیلم reader

The Reader(خواننده)























خواننده ( the Reader ) به کارگردانی Stephen Daldry و نویسندگی David Hare میباشد که بر اساس رمان Bernhard Schlink نوشته شده است .داستان فیلم حول محور تفاوت دو نسل آلمان قبل و بعد از جنگ جهانی دوم است . خواننده از آن دسته فیلم هایی بود که بسیاری را برای اکران منتظر گذاشته بود فیلمی جدی با نگاهی به گذشته ، جنگ جهانی دوم و مشکلاتی که خود آلمان بعد از جنگ با آن دست و پنجه نرم کرد . کتاب Bernhard Schlink رمانی زیبا و مستقل و یکپارچه است . داستان عشق دو نسل ( پسری نوجوان و بانوی جا افتاده ) .علاقه یک پسر نوجوان Michael Berg به یک خانم میانسال Hanna Schmitz که تاثیری ژرف در آینده پسر ایجاد میکند و لو تاریکی گذشته زندگی این زن که در آینده آشکار میشود . داستان جالبی است تصور کنید الهام بخش زندگی شما یکی از افرادی باشد که مورد ملامت دیگران باشد و شما از این مساله بی خبر باشید و در آینده از این موضوع مطلع شوید . درگیری درونی که پیدا میکنید را تصور کنید. حال این موضوع را با مساله حادی مانند جنگ جهانی ( قضیه هلوکاست و نازی ها) را به آن اضافه کنید . تمامی آدمهای قهرمان دوران جنگ اکنون پس از خاتمه جنگ جزو آدمهای بد و نفرینی محسوب میشوند .حالا میان این نفرینی ها الهه خود را تصور کنید . خواننده میتوانست یکی از تکان دهنده ترین فیلم های اسکارامسال باشد می توانست بسیاری از جوایز را مال خود کند ولی متاسفانه کمی آشفته و بهم ریخته است . در بعضی موارد به کتاب وفادار بوده و در بعضی جهات کارگردان آنگونه که میخواسته عمل کرده ( همانطور که ما شاهد تماشای صحنه های اروتیک فراوانی نسبت به کتاب در این فیلم هستیم . در کتاب بیشتر به معقوله مطالعه کتاب نویسندگان بزرگ پرداخت شده است تا قضیه رمانس این دو که ممکن است به خاطر وجه تجاری فیلم باشد که بسیاری بر آن خرده گرفتند). فیلم صحنه های زیبا زیاد دارد ولی متاسفانه Stephen Daldry نتوانسته آنها را خوب کارگردانی کند . سکانسها یا بسیار طولانی اند یا اینقدر موسیقی روی آن سوار است که توجه به صحنه را از شما میگیرد . صحنه های زیبایی که Roger Deakins و Chris Menges که به عنوان فیلم بردار گرفتند حیف بود که اینگونه از ارزششان کاسته شود . معروفترین فیلم Stephen Daldry شاید فیلم ساعتها باشد که برای ما ایرانیها بسیار آشناست . در ساعتها شاهد تغییر زمان ها و فلش بک ها و باز ی با زمان بودیم . Darely در خواننده هم همین رویه را ادامه داده است . در مورد بازیگرها هم انتخاب درستی داشته ، Kate Winslet در نقش Hanna Schmitz( قرار بود Cate Blanshett در این پروژه باشد که آخر این نقش بهWinslet رسید)، Ralph Fiennes و David Kross در نقش Michael Berg در دو دوره زمانی . هر سه این بازیگران وظیفه خود را به خوبی ایفاء کرده اند، Ralph Fiennes کمی کمتر( Fiennes به عنوان کسی که آینده اش را از Hanna تاثیر گرفته چندان منطقی به نظر نمی رسد و کمی بی روح و بی تفاوتر از David Cross نمود میکند) ولی متاسفانه این شخصیتها آنطور که باید پرداخته نشده اند تا ما شاهد شکوفایی آنها باشیم . Kate Winslet میتوانست اسکار امسال را از آن خود کند ، سعی بسیاری هم کرده که به بهترین نحو آنرا انجام دهد ولی متاسفانه باید مطابق فیلمنامه پیش رود . این موضوع شامل بقیه هم میشود ، نقش های مکمل فیلم میتوانستند بسیار قدرتمند در فیلم ظاهر شوند ولی زمان انک حضورشان با توجه به فبلمنامه این فرصت را از آنها گرفته است. مساله دیگری که در فیلم کمی غیر معقولانه است قضیه برخور آنها با Hanna و کارهایی است که او در دوران جنگ انجام داده .حتی افراد سن دار فیلم نیز با آن مثل بیگانه ها برخورد میکنند گویا خود در جنگ نبوند و هیچ فعالیتی در جنگ نداشته اند .David Hare نویسندگی فیلمنامه ساعتها را نیز به عهده داشت ولی ساعتها به مراتب یکپارچه تر بود . متاسفانه تاکنون فیلمی ساخته نشده که بتواند با نسخه کتاب آن برابر باشد و یا حداقل بسیار نزدیک به آن باشد . فیلم به دنبال جواب سولاتی که در فیلم مطرح میکند نیست . به دنبال قضایای هلوکاست و نازی ها و غیره هم نیست یک فیلم رمانس است. هر چند خواسته یا ناخواسته در مورد جنگ و آدمها از ما سوالاتی میپرسد . خوب و بد چیست ؟ ما اکنون یک تصمیم میگیریم ، قضاوتی میکنیم و داستانها میسازیم .آیا آیندگان نیز مانند ما فکر خواهند کرد ؟ آیا ما پشت تمام این ماهیت های کریه جنگ را دیده ایم ؟ آیا خود جنگ و هالوکاست را درک کرده ایم ؟ میدانیم چیست و چه مفهومی دارد؟ فیلم هیچ کدام از اینها را پاسخ نمی دهد بلکه آن به عهده خود شماست . این فیلم میتوانست به یک فیلم داغ دادگاهی و قضاوت و ماهیت های پنهان جنگ تبدیل شود اگر بیشتر پرداخته میشد . فیلم را ببینید و سعی کنید به نکات هر چند کم ولی پر معنای آن بیندیشید .

هیچ نظری موجود نیست: